site stats

امور مالی به انگلیسی

Webامور مالی IN MORE LANGUAGES kurdish. malî . pashto. مالي . sinhala. මුදල් . tajik. молия . Using Translate.com for business in Persian to English? Hundreds of thousands of … http://barsadic.com/W?fid=182669

شغل ها به زبان انگلیسی لیست کامل مشاغل زبان امید

Webخدمات Google واژه‌ها، عبارت‌ها، و صفحه‌های وب را بدون هزینه بین زبان فارسی و بیش‌از ۱۰۰ زبان دیگر فوراً ترجمه می‌کند. WebApr 15, 2024 · آشنا به فعالیت های تولیدی و مباحث بهای تمام شده; حقوق توافقی; بیمه تکمیل درمان; اضافه کاری; ناهار; کارشناس امور مالی: جنسیت: خانم، آقا; نوع قرارداد: تمام وقت; حداقل کارشناسی حسابداری و بالاتر for each vba cell https://bridgetrichardson.com

امور مالی ، ترجمه به انگلیسی ، finance. فرهنگ لغت فارسی - انگلیسی

Webمعنی “تنظیم کردن امور مالی” به انگلیسی عبارت است از: control. همانطور که می بینید چندین کلمه معادل انگلیسی “تنظیم کردن امور مالی” است. برای اینکه متوجه شوید کدام یک از این کلمات معنای بهتری ... Webدر صورت نیاز به راهنمایی و پشتیبانی از طریق تلگرام یا واتساپ به شماره ۰۹۳۷۴۲۲۳۶۵۵ پیام خود را ارسال نمائید تا پشتیبان تسنا در اسرع وقت پاسخگوی شما باشد. Webترجمه "امور مالی دولتی" به انگلیسی . public finance ترجمه "امور مالی دولتی" به انگلیسی است. نمونه ترجمه شده: این اهداف عبارتند از: پایداری درازمدت امور مالی دولتی و رشد اقتصادی، حفظ مازاد نقدی، ماندن در زیر سقف هزینه تعیین شده ... embodied knowledge qagoma

20 اصطلاحات مهم رایج بانکی در زبان انگلیسی کلینیک زبان رفیعی

Category:20 اصطلاحات مهم رایج بانکی در زبان انگلیسی کلینیک زبان رفیعی

Tags:امور مالی به انگلیسی

امور مالی به انگلیسی

SEC: قوانین حاکم بر صرافی‌های ارز دیجیتال برای بخش امور مالی غیرمتمرکز ...

WebApr 14, 2024 · کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) اعلام کرده است که قوانین حاکم بر صرافی‌های ارز دیجیتال در ایالات متحده برای بخش امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) هم اعمال می‌شود. گری گنسلر، رئیس SEC، توضیح داده است که بسیاری … Webfinancial accounting. مفاهیم حسابداری مالی. financial accounting concepts. اصول حسابداری مالی. financial accounting principles. هیئت استانداردهای حسابداری مالی. financial accounting standards board. فعالیت …

امور مالی به انگلیسی

Did you know?

Webدانش مالی یا مالیه، (به انگلیسی: Finance) شاخه‌ای از فعالیت‌های تجاری است، که راه‌اندازی بنگاه، بازاریابی و مدیریت پول و وجه نقد، در انواع حساب‌های سرمایه، ابزارها و بازارها را در بر می‌گیرد و ... Webبنیاد حسابداری مالی ، بنیاد حسابداری مالی (ت حسابداری) financial accounting foundation (faf) بنیاد حسابداری مالی. financial accounting foundation faf. اطلاعات حسابداری مالی. financial accounting information. سیستم …

Webترجمه فارسی به انگلیسی "کارشناس امور مالی"،معادل و معنی "کارشناس امور مالی" به انگلیسی angel , bail , support,finance,control,financier Webمعاونت مالی معاون امور مالی : finance vice president ... از این دیکشنری هم می توانید برای ترجمه انگلیسی به فارسی اصطلاحات تخصصی حسابداری استفاده نمایید و هم می توانید لغات فارسی حسابداری را به انگلیسی ...

Webمالی. /mAli/. financial. fiscal. pecuniary. malay. mali. mollie. molly. Webمدیر ارشد مالی (CFO) ( انگلیسی: Chief financial officer) یا مدیر ارشد مالی و اجرایی (CFOO) ( انگلیسی: chief financial and operating officer) یک عنوان شرکتی در حوزه دانش مالی است که مسئولیت مدیریت ریسک مالی سازمان یا …

Webاین میزان سود بانک با نرخ بهره یا نرخ سود بانکی محاسبه می شود که در زبان انگلیسی به آن Interest rate گفته می شود. “He was researching the banks that offered the lowest interest rate for loans”

Webتجارت و امور مالی را باید پایه اقتصاد هر کشوری دانست. دریافت مدرک تحصیلی از این رشته به شما نحوه عملکرد بازار مالی و کاربردهای آن را آموزش می دهد. foreach vba 配列Webترجمه "امور مالی" به انگلیسی. finance ترجمه "امور مالی" به انگلیسی است. نمونه ترجمه شده: طرف در عرصه امور مالی و صنعتی سرشناس بود. ↔ He was considerable in finance and in industry. امور مالی. for each vb netWebترجمه و معادل کلمه «امور مالی» به زبان انگلیسی به همراه تلفظ آنلاین توضیحات و مثال. 1 - financial affairs (اسم) for each vb.net c#Webلیسانسیه. officer. داور. خبره، کاردان، متخصص، وارد. در سیستم اداری ایران، کارشناس به فردی گفته می شود که مسئولیت تمام یا بخشی از یک برنامه را عهده دار است. از این رو، او ملزم است که زمینه اجرا یا ... for each vb.net ループ回数Web1.Mrs. Giles recruited a lawyer to handle her finances. 1. خانم "گیلس" وکیلی برای رسیدگی به امور مالی‌اش استخدام کرد. 2.The new employee boasted of his skill in finance. 2. کارمند جدید، به مهارت خود در امور مالی می‌بالید. [فعل] foreach variable in class c#Webموارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مدیر امور مالی مدیر مالی. مدیران مالی. financial managers. مدیر حسابداری (ت حسابداری) account manager. رییس شعبه (ت حسابداری) branch manager. مدیر کسب وکار. business … for each vba syntaxembodied living north kingstown